خبرگزاری حوزه - همدان/ رهبر انقلاب اسلامی، در دیدار اخیر با جمعی از ائمه جمعه سراسر کشور، به تشریح بعضی از ملاحظاتی که باید از جایگاه امام جمعه و تریبون نماز جمعه مدنظر قرار گیرد پرداختند و فرمودند: «نماز جمعه به خاطر خصوصیّاتی که دارد، یک فریضهی صد درصد استثنائی است؛ ما شبیه نماز جمعه هیچ چیز نداریم.» ۱۴۰۱/۰۵/۰۵
رسانه KHAMENEI.IR بر همین اساس، گفتوگویی با حجتالاسلاموالمسلمین حبیبالله شعبانی، امامجمعه همدان داشته است.
در مقایسه با سایر عبادات و فرائض دینی چه ویژگیهایی در نماز جمعه وجود دارد که جایگاه و اثرگذاری آن را استثنایی و منحصربهفرد کرده است؟
به تعبیر رهبر معظّم انقلاب، ویژگیهایی در نماز جمعه وجود دارد که منحیثالمجموع یک عمل عبادی استثنائی را ترسیم میکند. نمازهای دیگر نیز هر روز تکرار میشوند، تکرارشان هم بسیار بیشتر است اما وقتی به مجموع ویژگیهایی که در نماز جمعه وجود دارد نگاه میکنید، این مراسم برتری پیدا میکند. یک ویژگی آن تجمع بزرگی است که در جامعه اسلامی اتفاق میافتد. واژه جمعه ناظر به آن مقام جمعی است که در جامعه اسلامی اتفاق میافتد. تجمع بزرگی رخ میدهد و نمازی گزارده که در آن بصیرتافزایی و معرفت ایجاد میشود. در بقیه نمازها صرفاً یک عمل عبادی انجام و افراد آن اثرات تکوینی را که در نماز وجود دارد جستوجو میکنند اما نماز جمعه اخلاق و تقوا را در جامعه توسعه میدهد. خطبه دوم نماز میتواند یک تحلیل سیاسی قوی را در جامعه ایجاد و بصیرتافزایی کند. به تعبیر امامرضا علیهالسلام، مشکلات جامعه را شناسایی و تحلیل کند و مسائلی از قبیل دشمنشناسی، تبری و تولی، امربهمعروف و جهاد در آن مطرح شود. ویژگیهایی از این قبیل در نماز جمعه وجود دارد که آن را برجسته میکند.
یکی از نکاتی که رهبر انقلاب در دیدار اخیر به آن اشاره کردند فاصله نماز جمعه امروز با نماز جمعه مطلوب است. برای پُر کردن این فاصله چه اقداماتی لازم است؟
از جهات مختلفی میتوان نماز جمعه را آسیبشناسی کرد. از جهت خود ائمه جمعه و وظائف آنها که باید خطیب جمعه باشند تا خطبههایی که در نماز جمعه ارائه میشوند و کمیت و کیفیت جمعیتی که در نماز هر هفته حاضر میشوند. به نظر من این موارد هرکدام بحث جداگانهای میطلبند. باید بپذیریم ما در همه این بخشها یکسری نواقص و ضعفهایی داریم. شاید لازم باشد تحلیلی جامع از خطبهها داشته باشیم تا بتوان قضاوت کرد. شاید آن نگاه آرمانی که در خطبهها وجود دارد هنوز شکل نگرفته است. واقعاً ما با وضع مطلوب فاصله داریم. خطبههای نماز جمعه باید جامعه را تکان بدهد. خطبههای نماز جمعه باید مدیریت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را در جامعه رقم بزند. باید جامعه را به سمتوسوی تعالی سوق بدهد.
درباره خطبهها باید بررسی بیشتری انجام شود؛ البته برای قضاوت و آسیبشناسی نمازجمعه نباید صرفاً بخشی از نماز جمعهها را معیار قرار داد. میزان شرکتکنندگان در نمازجمعه در شهرستانها و استانهای مختلف با هم متفاوت است؛ لذا حتی اگر بخواهیم خطبهها یا عملکرد ائمه جمعه را آسیبشناسی کنیم، باید به مجموع نماز جمعههای کل کشور توجه کنیم. به نظرم این نکته مهمی است. اما درعینحال باید اذعان کنیم که ما هنوز با وضعیت مطلوب فاصله بسیاری داریم. نماز جمعه باید بتواند حرکت اجتماعی ایجاد کند. در آسیبشناسیمان باید قسمتهایی که نیاز است را از هم تفکیک کنیم. بخشی از ضعف به امامجمعه، بخشی به نوع ارائه خطبه و بخشی هم به بسترهای اجتماعیای که امروز وجود دارد مربوط میشود. خطبهها باید در این بسترها آماده و ارائه شوند؛ یعنی میخواهم بگویم امامجمعه هم بخشی از این مسئله است و موارد دیگر را هم باید در نظر داشته باشیم. البته وقتی میگوییم ۹۰۰ پایگاه داریم، در آن ۹۰۰ پایگاه ممکن است خطبای محترمی داشته باشیم که تأثیرگذاریهای بسیار خوبی هم داشته باشند.
در وضعیت مطلوب امامجمعه باید چه نسبتی با مردم شهر و منطقهای که آنجا ساکن است، داشته باشد؟
باید به این نکته توجه کنیم که جایگاه امامجمعه از منظر اسلامی، در حکومت اسلامی کجاست و واقعیتهای اجتماعی امروز چیست. گاهی مواقع انتظاراتی که از امامجمعه وجود دارد اجرایی است و لزوماً در حیطه اختیارات امام جمعه نیست. این درحالی است که در وضع موجود، امامجمعه ما یک آمر به معروف و ناهی از منکر است؛ البته مردمی بودن و همدرد مشکلات مردم بودن حتماً لازم است. میخواهم بگویم در ارزیابی میزان کارآمدی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی یک امامجمعه باید به میزان اختیاراتش توجه کنید. نسبت امامجمعه را با مشکلات اجتماعی به میزان اختیاراتی که دارد بسنجید.
وقتی شما میخواهید خطبهها تأثیرگذار باشد، در خطبهها سمتوسوی حرکت اجتماعی را نشان دهید، در خطبهها مطالبه کنید، در خطبهها با فساد مبارزه کنید، این پیشفرضی لازم دارد که اگر آن پیشفرض وجود نداشته باشد این اتفاقات نمیافتد. آن پیشفرض نفوذ اجتماعی است یا به تعبیری، سرمایه اجتماعیای است که یک امامجمعه در یک منطقه دارد. حالا این سرمایه اجتماعی چگونه حاصل میشود. این پیشفرض طی شنبه تا پنجشنبه باید فراهم شود. یعنی امام جمعه -از باب امامجمعه بودن- موظف است یک نفوذ اجتماعی را فراهم کند. منظورم این نیست که خدای ناکرده دنبال اسم و رسم و مسائل اینچنینی برود، نه این درواقع خواستهی شریعت از امام جمعه است که این سرمایه اجتماعی را فراهم و حفظ کند تا بتواند مدیریت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی داشته باشد. حالا در طول هفته چه باید کرد. یکی از ملاحظات ایجابی این است که تقوایی که روز جمعه میگوییم و نظم و توثیق آن را میکنیم، در طول هفته، این تقوا را در مقام عمل نشان دهیم. ما اگر به مردم میگوییم تقوا را رعایت کنید، باید جوری عمل کنیم که مردم احساس کنند به حرف خودمان باور داریم. پس اولین نکته این است که این تقوا را در عمل به مردم نشان بدهیم.
دوم این است که در کنار مردم دائماً حضور داشته باشیم، فاصلهای واقعاً با مردم نداشته باشیم. مردم احساس کنند امامجمعه یکی مثل بقیه است. این بسیار اهمیت دارد که مردم احساس نکنند که امامجمعهشان با آنها فرق دارد. نه، ما هم یکی مثل بقیهی مردم هستیم، مثل بقیهی مردم در کنار مردم هستیم. این هم یکی از مسائلی که به نظرم مهم است.
سومین مسئله این است که مردم احساس کنند امامجمعهشان نسبتبه مشکلات و زندگی روزمرهی آنها دغدغه دارد؛ توجه، فهم و درک مشترکی با مردم دارد. این موارد آن ملاحظات ایجابی است که میتواند به کار ما کمک کند.
و چهارم اینکه مردم احساس کنند که امامجمعه واقعیتهای اجتماعی و مسائل آنها را درک میکند و اندیشهاش متفاوت با واقعیتهای جامعه نیست. بسیار مهم است که ما درک درستی از واقعیتهای اجتماعی داشته باشیم. چون اگر خدایناکرده درک درست و مشترک ایجاد نشد، خود به خود فاصله ایجاد میشود.
باتوجهبه اقتضائات امروز جامعه و مسائلی که مردم با آنها مواجه هستند، فکر میکنید جای طرح چه موضعاتی در خطبههای نماز جمعه خالی است و طرح آنها ضرورت دارد؟
باید توجه داشت که هر تلاش و کار خوبی جهاد نیست. جهاد آنجایی است که ما بدانیم معبرهای ورود دشمن کجاست، جامعه از چه بخشی آسیب میبیند و نیازهای اجتماعی ما چیست. در بیان خطبهها ضرورت دارد که ما فهم درستی از واقعیتهای اجتماعی داشته باشیم. در خطبه باید نگاه کنیم که امروز جامعه به چه چیزی نیاز دارد و از چه سمتی آسیب میبیند، چه چیزهایی در جامعه اسلامی تزلزل ایجاد میکند، چه چیزهایی جامعه اسلامی را دچار مشکلات میکند؛ این موارد باید بهدرستی شناسایی و مورد نقد و بررسی واقع شوند و درنهایت در این زمینهها هدایتگری شود تا جامعه از این آسیبها نجات پیدا کند. این همان تعبیری است که رهبر انقلاب اسلامی درباره آن فرمودند جهاد تبیین داشته باشید.
تریبون نماز جمعه برای اینکه بتواند نقش فعالتری در عرصه جهاد تبیین و پاسخگویی به شبهات داشته باشد و از طرفی هم بتواند مبانی انقلاب را با زبان و ادبیات نسل جوان بازتولید کند، باید با چه تغییراتی همراه باشد؟
اگر بخواهیم در زمینه جهاد تبیین موفق شویم، یکی از نکات این است که مبانی و اصول انقلاب اسلامی را بهدرستی بشناسیم. بسیاری از موارد و مسائلی که مطرح میشود ممکن است به اسم انقلابیگری مطرح شود. جریانات مختلفی هستند که خودشان را انقلابی میدانند؛ گاهی اوقات دو فکر متعارض هر دو میگویند ما انقلابی هستیم. اولین نکتهای که به نظرم برای امامجمعه بسیار مهم است شناخت درست از ماهیت و اصول انقلاب اسلامی است. ما اگر در فهم چیستی انقلاب اسلامی دچار مشکل شویم و خدای ناکرده بخواهیم با جریانات سیاسی، انقلاب را تفسیر کنیم، دچار خطا خواهیم شد. این خطا یک خطای راهبردی است. پس اولین مسئله فهم درست انقلاب اسلامی است که طبیعتاً مستلزم شناخت اسلام است؛ چون ماهیت انقلاب اسلامی قیدی به نام اسلامی دارد. این طبیعتاً به یک شناخت از خود اسلام هم نیاز دارد؛ چون انقلاب ما نشأتگرفته از اسلام و منابع اثباتی دینی است. طبیعی است که امامجمعه نیاز دارد یک شناخت نه اجتهادی ولی قابل قبولی از اسلام داشته باشد، اسلام حقیقی را بشناسد. چون این تریبون، تریبون اسلام است. تریبون شخص نیست، تریبون افراد که نیست. این تریبون قرار است آموزههای دینی را در مسائل مختلف و اجتماعی، فرهنگی القا کند.
بعد از اینکه معرفتی را فینفسه خود امامجمعه کسب میکند، نوع القائش به جامعه هم مهم است. چگونه میخواهد این مفاهیم و آموزهها را به نسل جدید آموزش دهد. نسل امروز ما مقتضیات خاص خودش را دارد. نسلی با یک زبان جدید است. بازتولید این مفاهیم و بهروز کردن آنها هم مهارتی را میخواهد که بعضی از این مهارتها درواقع شاید ذاتی باشند، بعضی از آنها هم اکتسابی بوده و نیازمند تحصیل، مهارتآموزی و تمرین است. هرچه امامجمعه در بحث دروس حوزوی خودش قویتر باشد، در بازتولید این مفاهیم قویتر عمل میکند. شما ببینید از اول انقلاب، کسانی که آشنایی خوبی با آموزههای دینی داشتند، چقدر توانستند مفاهیم جدید تولید کنند و در مقابل کسانی که آشنایی کمتری دارند چقدر موفق شدند.
انتهای پیام/